بریدهای از کتاب بامداد خمار اثر فتانه(پروین) حاج سیدجوادی
1404/3/28
صفحۀ 175
بره آهویی بودم که در دشتی خشک و غریب تنها و سرگردان مانده و در پشت سرش شکارچی و مقابلش سرزمینی مرموز و ناشناخته گسترده بود. تنها و دلشکسته بودم.
بره آهویی بودم که در دشتی خشک و غریب تنها و سرگردان مانده و در پشت سرش شکارچی و مقابلش سرزمینی مرموز و ناشناخته گسترده بود. تنها و دلشکسته بودم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.