بریده‌ای از کتاب 1984 اثر جورج اورول

بریدۀ کتاب

صفحۀ 34

از نو از خودپرسید یادداشت ها را برای که می نویسد، برای آینده ، گذشته_برای دورانی که چه بسا خیالی بود .و در برابر او به جای مرگ فنا گسترده بود..... حقیقتی را بر زبان می راند که به گوش هیچ کس نمی رسید.اما تا زمانی که این حقیقت را بر زبان می راند، زنجیر تداوم ان به شیوه ای مرموز گسسته نمی شد.... پیشبرد مرده ریگ بشر، رساندن پیام به گوش دیگران نبود ، عاقل ماندن بود.

از نو از خودپرسید یادداشت ها را برای که می نویسد، برای آینده ، گذشته_برای دورانی که چه بسا خیالی بود .و در برابر او به جای مرگ فنا گسترده بود..... حقیقتی را بر زبان می راند که به گوش هیچ کس نمی رسید.اما تا زمانی که این حقیقت را بر زبان می راند، زنجیر تداوم ان به شیوه ای مرموز گسسته نمی شد.... پیشبرد مرده ریگ بشر، رساندن پیام به گوش دیگران نبود ، عاقل ماندن بود.

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.