بریدۀ کتاب

زخم داوود
بریدۀ کتاب

صفحۀ 262

مجید، تو رو خدا باهام بیا حبیبی، تو رو خدا، نذار تنها برم . الان همه چی رو ول کنم الان مردم بیشتر ازه حبيبتي نمی شه هرچیزی به تک نیاز دارن . نمیتونم ولشون کنم. آرزو کردم که کاش شوهرم ترسو بود. - قول میدم هرچی که شد تو بیمارستان بمونم اصلا همون جا میخوانم قولی اسرائیل هم بیمارستانو بمبارون نمیکنه تا چشم به هم بزنی، اومدم دوستت دارم امل .... عشقم به تو ابدیه برای همیشه است. پیشت بچمونو با هم بزرگ میکنیم، شاید هم یکی دیگه بیاریم، خیلی دوستت دارم امل....عشقم به ت ابدیه، برای همیشه است. عشق ... ابدی ... برای همیشه

مجید، تو رو خدا باهام بیا حبیبی، تو رو خدا، نذار تنها برم . الان همه چی رو ول کنم الان مردم بیشتر ازه حبيبتي نمی شه هرچیزی به تک نیاز دارن . نمیتونم ولشون کنم. آرزو کردم که کاش شوهرم ترسو بود. - قول میدم هرچی که شد تو بیمارستان بمونم اصلا همون جا میخوانم قولی اسرائیل هم بیمارستانو بمبارون نمیکنه تا چشم به هم بزنی، اومدم دوستت دارم امل .... عشقم به تو ابدیه برای همیشه است. پیشت بچمونو با هم بزرگ میکنیم، شاید هم یکی دیگه بیاریم، خیلی دوستت دارم امل....عشقم به ت ابدیه، برای همیشه است. عشق ... ابدی ... برای همیشه

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.