بریدۀ کتاب

حوض شربت
بریدۀ کتاب

صفحۀ 93

چند شبانه روز ، شب ها راه رفتند و روزها را در خرابه ها بیتوته کردند. همه مسافران گریه می‌کردند. قلب ها برای زیارت بارگاه امیرالمؤمنین میتپید. ۹ شبِ محنت زا و سخت گوشت و صبح روز دهم، از شیشه های کدر ماشین، کوچه های تنگ و باریک و خشتی نجف دیده شد. کفگیر شیخ اسماعیل به ته دیگ رسیده بود ! پولی قرض گرفت تا بتواند حداقل هایی را برای شروع زندگی در نجف تأمین کند.

چند شبانه روز ، شب ها راه رفتند و روزها را در خرابه ها بیتوته کردند. همه مسافران گریه می‌کردند. قلب ها برای زیارت بارگاه امیرالمؤمنین میتپید. ۹ شبِ محنت زا و سخت گوشت و صبح روز دهم، از شیشه های کدر ماشین، کوچه های تنگ و باریک و خشتی نجف دیده شد. کفگیر شیخ اسماعیل به ته دیگ رسیده بود ! پولی قرض گرفت تا بتواند حداقل هایی را برای شروع زندگی در نجف تأمین کند.

15

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.