بریده‌ای از کتاب یادداشت های یک کتاب باز اثر احمد راسخی لنگرودی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 7

در صفحه نخست یکی از کتاب‌ها نوشته بود: «...وقتی این کتاب را پشت ویترین کتاب‌فروشی دیدم، سر از پا نشناختم، خریدم و یکسره خواندم. یکی از بهترین ساعات عمرم با این کتاب سپری شد...»

در صفحه نخست یکی از کتاب‌ها نوشته بود: «...وقتی این کتاب را پشت ویترین کتاب‌فروشی دیدم، سر از پا نشناختم، خریدم و یکسره خواندم. یکی از بهترین ساعات عمرم با این کتاب سپری شد...»

4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.