بریده‌ای از کتاب نفرین بال سوخته: خواب سقوط اثر زهرا افشار

وایولت

وایولت

7 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 198

اما میدونی چه چیزی درد داشت؟ اینکه قبلش هر چی که دلت خواست به مادر پدرمون گفتی! بدون اینکه حتی فکر کنی که اون دو نفر خودشون نخواسته بودن که بدبخت و بیچاره زاده بشن! بهشون گفتی که شرمگینی از اینکه عضو چنین خانواده ای هستی! حتی به ذات پدر مادرمون توهین کردی ... -رایان-

اما میدونی چه چیزی درد داشت؟ اینکه قبلش هر چی که دلت خواست به مادر پدرمون گفتی! بدون اینکه حتی فکر کنی که اون دو نفر خودشون نخواسته بودن که بدبخت و بیچاره زاده بشن! بهشون گفتی که شرمگینی از اینکه عضو چنین خانواده ای هستی! حتی به ذات پدر مادرمون توهین کردی ... -رایان-

14

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.