بریده‌ای از کتاب اگر بابا بمیرد اثر رضا رهگذر

بریدۀ کتاب

صفحۀ 43

در آخرین لحظه ها، فکر های مختلفی به مغزم هجوم آورد.《راستی، چقدر دردناک بود اگر گرگ ها پاره ی مان می کردند، پدر هم می مرد. آن وقت، مادر و خواهر ها و برادرم دق مرگ می شدند...》

در آخرین لحظه ها، فکر های مختلفی به مغزم هجوم آورد.《راستی، چقدر دردناک بود اگر گرگ ها پاره ی مان می کردند، پدر هم می مرد. آن وقت، مادر و خواهر ها و برادرم دق مرگ می شدند...》

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.