بریده‌ای از کتاب نخل و نارنج اثر یامین پور

بریدۀ کتاب

صفحۀ 92

-گاهی به این می اندیشم که در ستودن بزرگان چه لذتی هست که مردمان آن را رها نمی‌کنند؟ ـ میل به کمال است و شوق همیشگی فراتر رفتن از جایی که در آن ایستاده‌ای. همان لذتی که کودکان را بر آن می‌دارد که رنج صعود به قله‌ها را بر خود هموار کند تا دمی روی قله بایستند و دنیای زیر پایشان را به نگاه حقارت تماشا کنند ؛اما همه این‌ها برای کسانی است که قلبشان با حسد فاسد نشده ،وگرنه حسودان از دیدن قله‌ها نه تنها لذت نمی‌برند که در رنج خودخواهی می‌سوزند. -و آن ها که قله را رها می کننده چه ؟ از رنج صعود است ؟ ـ نه آنها قله را نمی‌بینند. کسی که قله را ببیند، رنج صعود به آن را می‌پذیرد و بلکه در صعود رنجی نمی‌بیند و عجیب است که مردمان رنج ایستادن و ماندن را درک نمی‌کنند! ایستادن و ماندن هراس انگیز است ...

-گاهی به این می اندیشم که در ستودن بزرگان چه لذتی هست که مردمان آن را رها نمی‌کنند؟ ـ میل به کمال است و شوق همیشگی فراتر رفتن از جایی که در آن ایستاده‌ای. همان لذتی که کودکان را بر آن می‌دارد که رنج صعود به قله‌ها را بر خود هموار کند تا دمی روی قله بایستند و دنیای زیر پایشان را به نگاه حقارت تماشا کنند ؛اما همه این‌ها برای کسانی است که قلبشان با حسد فاسد نشده ،وگرنه حسودان از دیدن قله‌ها نه تنها لذت نمی‌برند که در رنج خودخواهی می‌سوزند. -و آن ها که قله را رها می کننده چه ؟ از رنج صعود است ؟ ـ نه آنها قله را نمی‌بینند. کسی که قله را ببیند، رنج صعود به آن را می‌پذیرد و بلکه در صعود رنجی نمی‌بیند و عجیب است که مردمان رنج ایستادن و ماندن را درک نمی‌کنند! ایستادن و ماندن هراس انگیز است ...

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.