بریده‌ای از کتاب در خواب‌هایم چاقویی به دست دارم اثر اشلی وینستد

بریدۀ کتاب

صفحۀ 62

هر دانشجویی که به زحمت وارد دانشگاه دوکت شده بود می‌دانست که زندگی چیزی نبود جز چرخه دائمی رقابت، رتبه‌بندی و دسته‌بندی. وجود سلسله مراتب کاملا عادی بود، ولی عجیب این بود که نیاز به وجود آن عمیقا احساس می‌شد.

هر دانشجویی که به زحمت وارد دانشگاه دوکت شده بود می‌دانست که زندگی چیزی نبود جز چرخه دائمی رقابت، رتبه‌بندی و دسته‌بندی. وجود سلسله مراتب کاملا عادی بود، ولی عجیب این بود که نیاز به وجود آن عمیقا احساس می‌شد.

3

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.