بریدۀ کتاب

بریدۀ کتاب

صفحۀ 28

بدانکه شأن قوۀ عقلیه و وهميه ادراك امور است؛ وليكن اول ادراك كليات را كند و ثانی تصور جزئیات؛ و چون هر فعلی که از بدن صادر می‌شود افعال جزئیه می‌باشد پس مبدء تحريك بدن در جزئیات افعال بفکر و رویۀ قوۀ وهمیه است. و از این جهت او را عقل عملی و قوهٔ عامله می‌نامند و اول را عقل نظری و قوهٔ عاقله. و شأن قوهٔ غضبيه و شهويه تحريك بدنست و این دو مبدء تحریکند؛ اما غضبیه مبدء حرکت بدنست بسوی دفع امور غيرملائمه از بدن، و شهویه مبدأ حرکت آنست بسوی تحصیل امور ملائمه. پس اگر قوه عاقله بر سایر قوی غالب شود و همه را مقهور و مطیع خود گرداند البته تصرف و افعال جميع قوی بر وجه صلاح و صواب خواهد بود و انتظام در امر مملکت نفس و نشأهٔ انسانیت خواهد گردید و از برای هر يك از قوی تهذیب و پاکیزگی بهم خواهد رسید و هر یکی را فضیلتی که مخصوص بآنست حاصل خواهد شد. پس از تهذیب و پاکیزگی قوه عاقله صفت حکمت حاصل می‌شود و از تهذیب قوه عامله ملکۀ عدالت ظاهر میگردد و از تهذیب غضبیه صفت شجاعت بهم می‌رسد و از تهذیب شهویه خلق عفت پیدا می‌شود. و این چهار صفت اجناس اخلاق فاضله‌اند و سایر صفات حسنه مندرج در تحت این چهار یعنی از این چهار صفت ناشی می‌شوند. و این چهار مصدر هستند؛ همچنانکه حکمت مصدر فطنت و فراست و حسن تدبیر و توحید و امثال آن می‌شود. و شجاعت منشأ صبر و علو همت و حلم و وقار و نحو این‌ها می‌گردد. و عفت سبب سخاوت و حیا و امانت و گشاده‌روئی و مانند این‌ها می‌شود. پس سرهمۀ اخلاق حسنه این چهار فضیلت است.

بدانکه شأن قوۀ عقلیه و وهميه ادراك امور است؛ وليكن اول ادراك كليات را كند و ثانی تصور جزئیات؛ و چون هر فعلی که از بدن صادر می‌شود افعال جزئیه می‌باشد پس مبدء تحريك بدن در جزئیات افعال بفکر و رویۀ قوۀ وهمیه است. و از این جهت او را عقل عملی و قوهٔ عامله می‌نامند و اول را عقل نظری و قوهٔ عاقله. و شأن قوهٔ غضبيه و شهويه تحريك بدنست و این دو مبدء تحریکند؛ اما غضبیه مبدء حرکت بدنست بسوی دفع امور غيرملائمه از بدن، و شهویه مبدأ حرکت آنست بسوی تحصیل امور ملائمه. پس اگر قوه عاقله بر سایر قوی غالب شود و همه را مقهور و مطیع خود گرداند البته تصرف و افعال جميع قوی بر وجه صلاح و صواب خواهد بود و انتظام در امر مملکت نفس و نشأهٔ انسانیت خواهد گردید و از برای هر يك از قوی تهذیب و پاکیزگی بهم خواهد رسید و هر یکی را فضیلتی که مخصوص بآنست حاصل خواهد شد. پس از تهذیب و پاکیزگی قوه عاقله صفت حکمت حاصل می‌شود و از تهذیب قوه عامله ملکۀ عدالت ظاهر میگردد و از تهذیب غضبیه صفت شجاعت بهم می‌رسد و از تهذیب شهویه خلق عفت پیدا می‌شود. و این چهار صفت اجناس اخلاق فاضله‌اند و سایر صفات حسنه مندرج در تحت این چهار یعنی از این چهار صفت ناشی می‌شوند. و این چهار مصدر هستند؛ همچنانکه حکمت مصدر فطنت و فراست و حسن تدبیر و توحید و امثال آن می‌شود. و شجاعت منشأ صبر و علو همت و حلم و وقار و نحو این‌ها می‌گردد. و عفت سبب سخاوت و حیا و امانت و گشاده‌روئی و مانند این‌ها می‌شود. پس سرهمۀ اخلاق حسنه این چهار فضیلت است.

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.