بریده‌ای از کتاب برادر انگلستان اثر علیرضا قزوه

بریدۀ کتاب

صفحۀ 195

-مهمان؟ برای خواستگاری که نیامده بودند؟ حاجی خندید و گفت: «چرا اتفاقاً خواستگار بودند. به هر حال، هر کسی می‌آید به جایی،خواستگار چیزی است.» اسماعیل گفت: «آهان از آن لحاظ؟بله...»

-مهمان؟ برای خواستگاری که نیامده بودند؟ حاجی خندید و گفت: «چرا اتفاقاً خواستگار بودند. به هر حال، هر کسی می‌آید به جایی،خواستگار چیزی است.» اسماعیل گفت: «آهان از آن لحاظ؟بله...»

7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.