بریدۀ کتاب

راه رشد

4.5

3

بریدۀ کتاب

صفحۀ 124

«من هستمِ» تو، از «که هستیِ» تو جدا نیست. «من هستم» سیّال است و «که هستی»، ظرف آن است. هیچ سیالی بدون ظرف نمی‌شود.چای را که در استکان می‌گذاری، استوانه‌ای است؛ در نعلبکی می‌گذاری، پَهن است؛ در قاشق می‌کنی، شکل دیگری است؛ در دهن شما هم یک شکل است؛ هرجا که می‌رود، تابع ظرفش است. «من هستم» از «من که هستم»، تفکیک نمی‌شود. در آن ظرفی که هستی، آن هستی. شکلِ تو در آن روشی مشخص می‌شود که خودت را معرفی می‌کنی.

«من هستمِ» تو، از «که هستیِ» تو جدا نیست. «من هستم» سیّال است و «که هستی»، ظرف آن است. هیچ سیالی بدون ظرف نمی‌شود.چای را که در استکان می‌گذاری، استوانه‌ای است؛ در نعلبکی می‌گذاری، پَهن است؛ در قاشق می‌کنی، شکل دیگری است؛ در دهن شما هم یک شکل است؛ هرجا که می‌رود، تابع ظرفش است. «من هستم» از «من که هستم»، تفکیک نمی‌شود. در آن ظرفی که هستی، آن هستی. شکلِ تو در آن روشی مشخص می‌شود که خودت را معرفی می‌کنی.

5

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.