بریدهای از کتاب نفرین بال سوخته: کابوس پرواز اثر زهرا افشار
1404/4/25
صفحۀ 222
رایان جلو رفت و پرسید:《چی شده؟ لطفاً بهم بگید که چه اتفاقی افتاده؟!》 پروا انگار صدایش را نمی شنید. رایان ناگهان با صدایی آمرانه گفت: 《پروا؟ بهم بگو چی شده!》 (وقتی اونقدر نگرانشی که برای اولین بار به اسم صداش میزنی😍)
رایان جلو رفت و پرسید:《چی شده؟ لطفاً بهم بگید که چه اتفاقی افتاده؟!》 پروا انگار صدایش را نمی شنید. رایان ناگهان با صدایی آمرانه گفت: 《پروا؟ بهم بگو چی شده!》 (وقتی اونقدر نگرانشی که برای اولین بار به اسم صداش میزنی😍)
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.