بریدهای از کتاب سفر کوانتومی وال تنها اثر سیدایمان سرورپور
1403/1/10
صفحۀ 15
دقیقا در لحظه ای که سر دوراهی تردید و یقین ،ترس و جسارت و رفتن و موندن گیر افتاده بودم و تصور میکردم همه چیز در وخیم ترین حالت ممکن رو به نقطه پایان قرار داره،جهان من در حال تحول بود .نقطه ای که توش دست و پا میزدم نقطه پایان نبود بلکه آغاز بود برای همه چیز ،انگار باید پوست این وال رو برای همیشه از خودم جدا میکردم.
دقیقا در لحظه ای که سر دوراهی تردید و یقین ،ترس و جسارت و رفتن و موندن گیر افتاده بودم و تصور میکردم همه چیز در وخیم ترین حالت ممکن رو به نقطه پایان قرار داره،جهان من در حال تحول بود .نقطه ای که توش دست و پا میزدم نقطه پایان نبود بلکه آغاز بود برای همه چیز ،انگار باید پوست این وال رو برای همیشه از خودم جدا میکردم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.