بریدهای از کتاب همسایه ها اثر احمد محمود
4 روز پیش
صفحۀ 282
ازلذت زندگی سرشارمى شوم. باز بهش نزديک مى شوم و ازش مىپرسم - باز ميتونم شمارو ببينم؟ آن قدر نرم حرف مى زندكه انگار همهی عطر گلهای خوشبو، از دهانش بيرون مى ريزد - دلم ميخواد هميشه شمارو ببينم…
ازلذت زندگی سرشارمى شوم. باز بهش نزديک مى شوم و ازش مىپرسم - باز ميتونم شمارو ببينم؟ آن قدر نرم حرف مى زندكه انگار همهی عطر گلهای خوشبو، از دهانش بيرون مى ريزد - دلم ميخواد هميشه شمارو ببينم…
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.