بریده‌ای از کتاب و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد اثر مهزاد الیاسی بختیاری

Reyhane Nazari.

Reyhane Nazari.

1404/4/30 - 22:47

بریدۀ کتاب

صفحۀ 25

لایه به لایه‌ی خاکِ افغانستان جنگ روی جنگ است و جسد روی جسد. وقتی آنجا رسیدم فقط چند روز از جنگ پنجشیر می‌گذشت. کنار رود پنجشیر، رستورانی بین راهی دیدم که بعد از هجوم طالبان همان‌طور بهم ریخته مانده بود. گفتند مراسم نامزدی یکی از اعضای جبهه مقاومت بوده و طالبان، در میانه‌ی مراسم، به جستجویش آمده‌اند. و مهمانان هم ناگهان آن‌جا را ترک کرده‌اند. حتی سیخ های دنبه و کباب هنوز افتاده بودند روی زمین. شیشه‌ی پنجره‌ها شکسته بود و شیرِ آب باز مانده بود. انگار زمان ناگهان متوقف شده باشد. انگار آن رستوران بینِ راهی خودِ پنجشیر باشد در لحظه‌ای کوتاه از بودن در جهان.

لایه به لایه‌ی خاکِ افغانستان جنگ روی جنگ است و جسد روی جسد. وقتی آنجا رسیدم فقط چند روز از جنگ پنجشیر می‌گذشت. کنار رود پنجشیر، رستورانی بین راهی دیدم که بعد از هجوم طالبان همان‌طور بهم ریخته مانده بود. گفتند مراسم نامزدی یکی از اعضای جبهه مقاومت بوده و طالبان، در میانه‌ی مراسم، به جستجویش آمده‌اند. و مهمانان هم ناگهان آن‌جا را ترک کرده‌اند. حتی سیخ های دنبه و کباب هنوز افتاده بودند روی زمین. شیشه‌ی پنجره‌ها شکسته بود و شیرِ آب باز مانده بود. انگار زمان ناگهان متوقف شده باشد. انگار آن رستوران بینِ راهی خودِ پنجشیر باشد در لحظه‌ای کوتاه از بودن در جهان.

29

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.