بریده‌ای از کتاب ضد اثر فاضل نظری

شمیم

شمیم

1404/6/25 - 08:57

بریدۀ کتاب

صفحۀ 23

مرگ در قاموس ما از بی‌وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است قصۀ فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است تشنگانِ مِهر محتاجِ ترحم نیستند کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است باشد ای عقلِ معاش‌اندیش، با معنای عشق آشنایم کن، ولی ناآشنایی بهتر است فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست اینکه در آیینه گیسو می‌گشایی بهتر است کاش دست دوستی هرگز نمی‌دادی به من «آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است

مرگ در قاموس ما از بی‌وفایی بهتر است در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است قصۀ فرهاد دنیا را گرفت ای پادشاه دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است تشنگانِ مِهر محتاجِ ترحم نیستند کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است باشد ای عقلِ معاش‌اندیش، با معنای عشق آشنایم کن، ولی ناآشنایی بهتر است فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست دلبری خوب است، اما دلربایی بهتر است هر کسی را تاب دیدار سر زلف تو نیست اینکه در آیینه گیسو می‌گشایی بهتر است کاش دست دوستی هرگز نمی‌دادی به من «آرزوی وصل» از «بیم جدایی» بهتر است

30

3

(0/1000)

نظرات

شمیم

شمیم

1404/6/25 - 09:19

از مجنون پرسیدند:
وصال را دوست داری یا فِراق را؟
گفت: فراق را…
چرا که‌ در فراق، امیدِ وصال‌ هست،
و در وصال، بیمِ فراق:)

بیت آخر من رو یاد این جمله انداخت😢

0