بریدهای از کتاب پاییز فصل آخر سال است اثر نسیم مرعشی
1402/9/27
صفحۀ 15
من ساکت بودم، اما موافق؟ میدانم که نبودم. فکر میکردم نمیروی؛ منتظر بودم بیایی توی اتاق، مرا ببوسی و بگویی 'پشیمان شدهام، تو موافق نباشی هیچجا نمیروم" منتظر بودم بیایی و بگویی "معلوم است که تنهایت نمیگذارم، کجا بروم بدون تو؟"
من ساکت بودم، اما موافق؟ میدانم که نبودم. فکر میکردم نمیروی؛ منتظر بودم بیایی توی اتاق، مرا ببوسی و بگویی 'پشیمان شدهام، تو موافق نباشی هیچجا نمیروم" منتظر بودم بیایی و بگویی "معلوم است که تنهایت نمیگذارم، کجا بروم بدون تو؟"
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.