بریدۀ کتاب
1403/6/14
3.2
31
صفحۀ 87
شروع کردم به مسواک زدن دندانها. عجب چیزهای وحشتناکی بودند، مجبور بودیم که بخوریم، بخوریم و بازهم بخوریم. همهمان نفرتانگیز بودیم. سرنوشت همهی ما همین بود که کارهای حقیر کثیفمان را ادامه بدهیم. بخوریم و بگوزیم و بخارانیم و لبخند بزنیم و در روزهای تعطیل مهمان دعوت کنیم.
شروع کردم به مسواک زدن دندانها. عجب چیزهای وحشتناکی بودند، مجبور بودیم که بخوریم، بخوریم و بازهم بخوریم. همهمان نفرتانگیز بودیم. سرنوشت همهی ما همین بود که کارهای حقیر کثیفمان را ادامه بدهیم. بخوریم و بگوزیم و بخارانیم و لبخند بزنیم و در روزهای تعطیل مهمان دعوت کنیم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.