بریدۀ کتاب

آنچه فراموش کرده اند در مدرسه به شما بیاموزند
بریدۀ کتاب

صفحۀ 27

ما بزرگ می‌شویم و وارد یک واقعیت وحشتناک می‌شویم؛ ما در دنیایی هستیم پر از بی‌تفاوتی شگفت انگیز تقریباً نسبتا به هر چیزی که هستیم فکر می‌کنیم، می‌گوییم یا انجام می‌دهیم. این مسئله وقتی به ذهن ما خطور می‌کند که ممکن است در اواخر دوره نوجوانی باشیم یا روی یک تخت خواب تاشو در دانشگاه دراز کشیده باشیم، یا شبی که در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدیم. با تمام وجود می‌فهمیم که چقدر در طرح گسترده این جهان، موجود بسیار ناچیزی هستیم. در میان جمعیتی که از آن عبور می‌کنیم کسی چیزی درباره ما نمی‌داند. رفاه ما هیچ اهمیتی برای آنها ندارد. آنها در پیاده‌روها به ما تنه می‌زنند و با ما به عنوان یک سد معبر رفتار می‌کنند. ماشین‌ها به سرعت از کنار ما می‌گذرند. کسی قرار نیست سر ما را نوازش کند یا آب دهان ما را پاک کند. در برابر برج‌ها و نور خیره کننده تابلوهای تبلیغاتی چشمک زن بسیار کوچک هستیم. ممکن است بمیریم و کسی متوجه نشود.

ما بزرگ می‌شویم و وارد یک واقعیت وحشتناک می‌شویم؛ ما در دنیایی هستیم پر از بی‌تفاوتی شگفت انگیز تقریباً نسبتا به هر چیزی که هستیم فکر می‌کنیم، می‌گوییم یا انجام می‌دهیم. این مسئله وقتی به ذهن ما خطور می‌کند که ممکن است در اواخر دوره نوجوانی باشیم یا روی یک تخت خواب تاشو در دانشگاه دراز کشیده باشیم، یا شبی که در خیابان‌های شهر پرسه می‌زدیم. با تمام وجود می‌فهمیم که چقدر در طرح گسترده این جهان، موجود بسیار ناچیزی هستیم. در میان جمعیتی که از آن عبور می‌کنیم کسی چیزی درباره ما نمی‌داند. رفاه ما هیچ اهمیتی برای آنها ندارد. آنها در پیاده‌روها به ما تنه می‌زنند و با ما به عنوان یک سد معبر رفتار می‌کنند. ماشین‌ها به سرعت از کنار ما می‌گذرند. کسی قرار نیست سر ما را نوازش کند یا آب دهان ما را پاک کند. در برابر برج‌ها و نور خیره کننده تابلوهای تبلیغاتی چشمک زن بسیار کوچک هستیم. ممکن است بمیریم و کسی متوجه نشود.

1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.