بریدهای از کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیلو
1404/3/21
صفحۀ 123
گاهی قلبش مدت طولانی داستان های فراق و غم و غربت را تعریف میکرد و لحظاتی دیگر با چیزی مثل طلوع خورشید ، شادمان میشد و باعث میشد تا جوان پنهانی گریه کند ..
گاهی قلبش مدت طولانی داستان های فراق و غم و غربت را تعریف میکرد و لحظاتی دیگر با چیزی مثل طلوع خورشید ، شادمان میشد و باعث میشد تا جوان پنهانی گریه کند ..
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.