بریدهای از کتاب داس مرگ اثر نیل شوسترمن
1404/4/19

داس مرگ جلد 1
4.6
95
صفحۀ 314
کوری که نتوانسته بود خندهاش را کاملا کنترل کند، گفت: " برو خودتو خوشهچینی کن بابا." " به این شرط که بتونم توی مراسم خاکسپاری خودم شرکت کنم، عزیز من." سپس برای سیترا آرزوی موفقیت کرد و آرامآرام دور شد.
کوری که نتوانسته بود خندهاش را کاملا کنترل کند، گفت: " برو خودتو خوشهچینی کن بابا." " به این شرط که بتونم توی مراسم خاکسپاری خودم شرکت کنم، عزیز من." سپس برای سیترا آرزوی موفقیت کرد و آرامآرام دور شد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.