بریدهای از کتاب ویس و رامین؛ عاشقانه ای از فخرالدین اسعد گرگانی اثر پیام ابراهیمی
6 روز پیش
صفحۀ 121
گل دفتر را برداشت و اسم خودش و رامین را توی دفتر نوشت. میخواست زیر اسمشان انگشت بزند که رامین به حرف آمد:«چه انگشتهای زیبایی دارید. انگشتهایتان ما را یاد انگشتهای ویس میاندازد، باریک و کشیده. انگار استادی سنگ تراش آنها را تراشیده.»
گل دفتر را برداشت و اسم خودش و رامین را توی دفتر نوشت. میخواست زیر اسمشان انگشت بزند که رامین به حرف آمد:«چه انگشتهای زیبایی دارید. انگشتهایتان ما را یاد انگشتهای ویس میاندازد، باریک و کشیده. انگار استادی سنگ تراش آنها را تراشیده.»
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.