بریده‌ای از کتاب زندگی در پیش رو اثر رومن گاری

بریدۀ کتاب

صفحۀ 109

روی زمین دراز کشیدم ،چشم هایم را بستم و تمرین مردن کردم،اما سیمان سرد بود و ترسیدم مریض بشوم .

روی زمین دراز کشیدم ،چشم هایم را بستم و تمرین مردن کردم،اما سیمان سرد بود و ترسیدم مریض بشوم .

61

17

(0/1000)

نظرات

عالیه این کتاب

1