بریدۀ کتاب

نظام خانوادگی اسلام
بریدۀ کتاب

صفحۀ 50

قانون مدنى غیر از قانون مذهبى است، [براى این است که ]قانون مذهبى یک إنَّ اللهَ کانَ عَلِیاً کبیراً بالاسرش ایستاده اما در قانون مدنى نیست. یعنى اگر بنا بود که ما نه روى پایه مذهب بلکه روى پایه قانون مدنى قانون وضع کنیم و اختیارات بدهیم هرگز این اختیارات را نمى دادیم، چرا؟ مى گفتیم مردم سوء استفاده مى کنند. ما همین قدر بگوییم موعظه کن، هجر در مضجع کن بعد هم ضرب غیر مُبرِّح، مردى مى آید دو سه کلمه همسرش را موعظه مى کند و مى گوید موعظه کردم، بعد نیم ساعتى از او کناره گیرى مى کند و مى گوید هجر در مضجع کردم و بعد هم او را مى زند و بعد مى گوید من دستور را عمل کردم. ولى وقتى که این اجازه را کسى مى دهد که یک «إنَّ اللهَ کانَ عَلِیآ کبیرا»یى دارد [با احتیاط عمل مى کند. ]یعنى فقط قانون مذهبى است که مى تواند این دستورها را براى مردم وضع کند و مردم هم روى این حدود عمل کنند.

قانون مدنى غیر از قانون مذهبى است، [براى این است که ]قانون مذهبى یک إنَّ اللهَ کانَ عَلِیاً کبیراً بالاسرش ایستاده اما در قانون مدنى نیست. یعنى اگر بنا بود که ما نه روى پایه مذهب بلکه روى پایه قانون مدنى قانون وضع کنیم و اختیارات بدهیم هرگز این اختیارات را نمى دادیم، چرا؟ مى گفتیم مردم سوء استفاده مى کنند. ما همین قدر بگوییم موعظه کن، هجر در مضجع کن بعد هم ضرب غیر مُبرِّح، مردى مى آید دو سه کلمه همسرش را موعظه مى کند و مى گوید موعظه کردم، بعد نیم ساعتى از او کناره گیرى مى کند و مى گوید هجر در مضجع کردم و بعد هم او را مى زند و بعد مى گوید من دستور را عمل کردم. ولى وقتى که این اجازه را کسى مى دهد که یک «إنَّ اللهَ کانَ عَلِیآ کبیرا»یى دارد [با احتیاط عمل مى کند. ]یعنى فقط قانون مذهبى است که مى تواند این دستورها را براى مردم وضع کند و مردم هم روى این حدود عمل کنند.

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.