بریده‌ای از کتاب برادران کارامازوف اثر فیودور داستایفسکی

ایلو

ایلو

1404/6/16

بریدۀ کتاب

صفحۀ 979

"روزِ ازل، یک حکمِ ابدی گذاشتند کفِ دستم و حسابِ مرا از بقیه سوا کردند. از ازل تا این لحظه هم نتوانسته‌ام بفهمم چه گناهی کرده بودم که حکمِ کیفرِ ابدی برایم صادر شد. فقط گفتند تو مظهرِ" نفی و انکار"ای، تو تجسمِ"نه گفتن‌ای". در صورتی که من ذاتا مظهرِ عشق و محبت بودم."

"روزِ ازل، یک حکمِ ابدی گذاشتند کفِ دستم و حسابِ مرا از بقیه سوا کردند. از ازل تا این لحظه هم نتوانسته‌ام بفهمم چه گناهی کرده بودم که حکمِ کیفرِ ابدی برایم صادر شد. فقط گفتند تو مظهرِ" نفی و انکار"ای، تو تجسمِ"نه گفتن‌ای". در صورتی که من ذاتا مظهرِ عشق و محبت بودم."

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.