بریدهای از کتاب رساله لقا ء الله اثر جوادبن شفیع ملکی تبریزی
1404/2/11
صفحۀ 50
اى نفس بى حیاى نویسنده! واى بینوا شنونده! اگر قطع به این عوالم دارى، کو اثرش؟! چرا آرامى؟! چرا بر سر کوه ها نمى روى؟! چرا به بیابان ها فرار نمى کنى؟! چرا ورد شب و روزت وا حسرتا على ما فرطت فى جنب الله نیست؟! بلکه اگر مظنه هم دارى چرا از غصه نمى میرى؟! بلکه اگر احتمالش هم مى دهى باید این احتمال، عیش تو را منغص کند و لذتت را از اعراض این دنیاى دنیه فانیه قطع کند. بگو: وا حسرتاه! وا حسرتاه! وا حسرتاه! وا ثبوراه! وا حیرتاه! یا ویلى! یا دمارى! یا عولى! یا شقوتى! بلى! ایمان ضعیف است که هست، ولى قلوب هم از محبت دنیا مریض شده؛ والا اگر ایمان نشد، شک هم کافى است. احتمال هم کافى است.
اى نفس بى حیاى نویسنده! واى بینوا شنونده! اگر قطع به این عوالم دارى، کو اثرش؟! چرا آرامى؟! چرا بر سر کوه ها نمى روى؟! چرا به بیابان ها فرار نمى کنى؟! چرا ورد شب و روزت وا حسرتا على ما فرطت فى جنب الله نیست؟! بلکه اگر مظنه هم دارى چرا از غصه نمى میرى؟! بلکه اگر احتمالش هم مى دهى باید این احتمال، عیش تو را منغص کند و لذتت را از اعراض این دنیاى دنیه فانیه قطع کند. بگو: وا حسرتاه! وا حسرتاه! وا حسرتاه! وا ثبوراه! وا حیرتاه! یا ویلى! یا دمارى! یا عولى! یا شقوتى! بلى! ایمان ضعیف است که هست، ولى قلوب هم از محبت دنیا مریض شده؛ والا اگر ایمان نشد، شک هم کافى است. احتمال هم کافى است.
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.