بریده‌ای از کتاب از رنجی که می بریم اثر جلال آل احمد

R.babaei

R.babaei

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 54

بابل که بودم و حتی تهران، رفقای زیادی داشتم که شب‌ها براشون درددل می‌کردم و اونا هم منو دلداری می‌دادند. اما من که به دلداری کسی گرم نمی‌شم.

بابل که بودم و حتی تهران، رفقای زیادی داشتم که شب‌ها براشون درددل می‌کردم و اونا هم منو دلداری می‌دادند. اما من که به دلداری کسی گرم نمی‌شم.

2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.