بریده‌ای از کتاب خانوم ‌ماه: روایتی از زن بدون هیچ پسوندی ... اثر ساجده تقی‌زاده

بریدۀ کتاب

صفحۀ 315

در کنار این سه غم بزرگ ، خیلی شبیه «زن» بودم. بیش از همیشه زن بودم، با تمام احساسات مختلفی که در وجود یک زن است. غم صفدر من را زن کرده بود با هیبت خواهرانه اش؛ غم صادق مرا یک زن میکرد با هیبت مادرانه اش؛ و غم حاجی ...

در کنار این سه غم بزرگ ، خیلی شبیه «زن» بودم. بیش از همیشه زن بودم، با تمام احساسات مختلفی که در وجود یک زن است. غم صفدر من را زن کرده بود با هیبت خواهرانه اش؛ غم صادق مرا یک زن میکرد با هیبت مادرانه اش؛ و غم حاجی ...

18

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.