بریده‌ای از کتاب سنگ کاغذ قیچی اثر آلیس فینی

MJ

MJ

1402/10/1

بریدۀ کتاب

صفحۀ 195

زندگی ها بی اعتنا به آدم ها ادامه می‌یابند. رابین دلش می‌خواست به زندگی اش ادامه دهد، سخت تلاش کرد اشتباهاتش را پشت سر بگذارد و اجازه ندهد پشیمانی ها نابودش کنند. اما رازها همیشه پیدایمان می‌کنند و هرچیزی که خواست از آن بگریزد سرانجام به او رسید و زمان حال را با غبار گذشته‌اش پوشاند.

زندگی ها بی اعتنا به آدم ها ادامه می‌یابند. رابین دلش می‌خواست به زندگی اش ادامه دهد، سخت تلاش کرد اشتباهاتش را پشت سر بگذارد و اجازه ندهد پشیمانی ها نابودش کنند. اما رازها همیشه پیدایمان می‌کنند و هرچیزی که خواست از آن بگریزد سرانجام به او رسید و زمان حال را با غبار گذشته‌اش پوشاند.

2

1

(0/1000)

نظرات

غریب

غریب

1403/1/12

زمان خواندن دیدگاهتان را ندارم

1