بریدۀ کتاب
دیروز
صفحۀ 56
دختری که عینک دودی داشت گفت از کجا معلوم پدر و مادرم بین این اجساد نباشند، آنوقت من از کنارشان میگذرم و آنها را نمی بینم، زن دکتر گفت گذشتن از کنار اموات و ندیدنشان از رسوم دیرینه است.....
دختری که عینک دودی داشت گفت از کجا معلوم پدر و مادرم بین این اجساد نباشند، آنوقت من از کنارشان میگذرم و آنها را نمی بینم، زن دکتر گفت گذشتن از کنار اموات و ندیدنشان از رسوم دیرینه است.....
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.