بریده‌ای از کتاب دختری که در اعماق دریا افتاد اثر اکسی اوه

بریدۀ کتاب

صفحۀ 48

سرم را تکان دادم ؛ « پس چرا من رو گذاشت و رفت؟! » « چون می‌دونه اون قدر دوستش داری که بذاری بره. »

سرم را تکان دادم ؛ « پس چرا من رو گذاشت و رفت؟! » « چون می‌دونه اون قدر دوستش داری که بذاری بره. »

8

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.