بریده‌ای از کتاب undefined اثر undefined

بریدۀ کتاب

صفحۀ 1

شب‌ها که می‌خواست برود بخوابد، مسواک می‌زد و بعد خمیردندان می‌مالید روی مسواک من و می‌گفت: فرشته‌جان! مسواک آماده ست. من برم بخوابم.

شب‌ها که می‌خواست برود بخوابد، مسواک می‌زد و بعد خمیردندان می‌مالید روی مسواک من و می‌گفت: فرشته‌جان! مسواک آماده ست. من برم بخوابم.

37

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.