بریدۀ کتاب

زهرا

4 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 82

تاحالا شده با خودتون فکر کنید (( چی شد کارم به اینا رسید )) انگار که توی یه هزارتو گم شده باشید و همه‌ش هم تقصیر خودتون باشه، چون تک‌تک مسیر های اشتباهی که رفتید رو خودتون انتخاب کردین؟ میدونین که راه های زیادی وجود داشته که میتونسته نجاتتون بده ، چون میتونین صدای آدم هایی رو بیرون هزارتو بشنوین که موفق شدن ازش خارج بشن و حالا دارن با هم میگن و میخندن. بعضی وقت ها هم از بین پرچین ها یک نظر اونها رو میبینین ، مثل هیبتی مات بین برگ ها . به نظر میاد که خیلی خوشحالن که تونستن موفق بشن . البته شما هم ازشون متنفر نیستین ، بلکه بیشتر از خودتون متنفرین که توانایی های اون‌ها رو نداشتین و نتونستین همه مشکلات رو حل کنین. تاحالا همچنین فکری کردین ؟ یا این هزارتو فقط برای منه ؟؟

تاحالا شده با خودتون فکر کنید (( چی شد کارم به اینا رسید )) انگار که توی یه هزارتو گم شده باشید و همه‌ش هم تقصیر خودتون باشه، چون تک‌تک مسیر های اشتباهی که رفتید رو خودتون انتخاب کردین؟ میدونین که راه های زیادی وجود داشته که میتونسته نجاتتون بده ، چون میتونین صدای آدم هایی رو بیرون هزارتو بشنوین که موفق شدن ازش خارج بشن و حالا دارن با هم میگن و میخندن. بعضی وقت ها هم از بین پرچین ها یک نظر اونها رو میبینین ، مثل هیبتی مات بین برگ ها . به نظر میاد که خیلی خوشحالن که تونستن موفق بشن . البته شما هم ازشون متنفر نیستین ، بلکه بیشتر از خودتون متنفرین که توانایی های اون‌ها رو نداشتین و نتونستین همه مشکلات رو حل کنین. تاحالا همچنین فکری کردین ؟ یا این هزارتو فقط برای منه ؟؟

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.