بریده‌ای از کتاب ماهی زنده در تابه اثر ناصر ایرانی

سامان

سامان

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 70

حالت کسی را داشتم که در خواب از بلندی سقوط می‌کند و از وحشت برخورد با زمین و له شدن، دستها و پاهایش را جمع کرده توی شکمش.اما فقط سقوط، سقوط تمام نشدنی و وحشت دم به دم زیاد شونده‌ی له شدن. و از زمین که نقطه‌ی پایان است- و به هر صورت نجات دهنده-خبری نه.

حالت کسی را داشتم که در خواب از بلندی سقوط می‌کند و از وحشت برخورد با زمین و له شدن، دستها و پاهایش را جمع کرده توی شکمش.اما فقط سقوط، سقوط تمام نشدنی و وحشت دم به دم زیاد شونده‌ی له شدن. و از زمین که نقطه‌ی پایان است- و به هر صورت نجات دهنده-خبری نه.

67

9

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.