بریدهای از کتاب ماهی زنده در تابه اثر ناصر ایرانی
3 روز پیش
صفحۀ 70
حالت کسی را داشتم که در خواب از بلندی سقوط میکند و از وحشت برخورد با زمین و له شدن، دستها و پاهایش را جمع کرده توی شکمش.اما فقط سقوط، سقوط تمام نشدنی و وحشت دم به دم زیاد شوندهی له شدن. و از زمین که نقطهی پایان است- و به هر صورت نجات دهنده-خبری نه.
حالت کسی را داشتم که در خواب از بلندی سقوط میکند و از وحشت برخورد با زمین و له شدن، دستها و پاهایش را جمع کرده توی شکمش.اما فقط سقوط، سقوط تمام نشدنی و وحشت دم به دم زیاد شوندهی له شدن. و از زمین که نقطهی پایان است- و به هر صورت نجات دهنده-خبری نه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.