بریده‌ای از کتاب و کسی نمی‌داند در کدام زمین می‌میرد اثر مهزاد الیاسی بختیاری

باوان

باوان

6 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 43

انگار دنیایی آن بیرون است که منِ ایرانی فقط اجازه دارم از دریچه‌ی پنجره تماشایش كنم. صليبِ هويتِ الصاقی‌ام را تا ابد به دوش می‌کشم و سنگینی‌اش هرگز اجازه نخواهد داد یک دل سیر در جهان بدوم. شوق پرواز دارم اما بال نه.

انگار دنیایی آن بیرون است که منِ ایرانی فقط اجازه دارم از دریچه‌ی پنجره تماشایش كنم. صليبِ هويتِ الصاقی‌ام را تا ابد به دوش می‌کشم و سنگینی‌اش هرگز اجازه نخواهد داد یک دل سیر در جهان بدوم. شوق پرواز دارم اما بال نه.

5

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.