بریدهای از کتاب کافکا در کرانه اثر هاروکی موراکامی
1403/12/1
صفحۀ 606
زمان چون رویایی مبهم و کهن بر دوشت سنگینی میکند. همچنان پیش میروی و میکوشی از میان آن بلغزی. اما حتی اگر به دو انتهای زمین بروی، نمیتوانی از آن بگریزی. با اینحال ناچاری به آنجا بروی_ به کرانه دنیا. کاری هست که نمیتوان کرد، مگر با رسیدن به آنجا.
زمان چون رویایی مبهم و کهن بر دوشت سنگینی میکند. همچنان پیش میروی و میکوشی از میان آن بلغزی. اما حتی اگر به دو انتهای زمین بروی، نمیتوانی از آن بگریزی. با اینحال ناچاری به آنجا بروی_ به کرانه دنیا. کاری هست که نمیتوان کرد، مگر با رسیدن به آنجا.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.