بریدهای از کتاب سر و ته یک کرباس اثر سیدمحمدعلی جمالزاده
1403/9/26
صفحۀ 42
آیتاللّه به آن مومن مسلّم و ابنملجم معمّم نزدیک شده او را به اسم و رسم خطاب قرار داده میپرسد: حاج حسینعلی مشهور است که "عرب در بیابان ملخ میخورد، سگ اصفهان آبِ یخ میخورد" حالا آب یخ پیشکش ولی بگو ببینم این حیوان خدا را چرا اینطور میزنی؟ میگوید: پِدِر پِدِر سوخته وارد مسجد شده خانهی خدا را نِجس کرده است. آیتالله تعجبکنان میگوید: ای بابا این حیوان بیچاره که عقل و شعور ندارد و اِلّا مرا که عقل و شعور دارم هرگز دیدهای پایم به مسجد برسد؟!
آیتاللّه به آن مومن مسلّم و ابنملجم معمّم نزدیک شده او را به اسم و رسم خطاب قرار داده میپرسد: حاج حسینعلی مشهور است که "عرب در بیابان ملخ میخورد، سگ اصفهان آبِ یخ میخورد" حالا آب یخ پیشکش ولی بگو ببینم این حیوان خدا را چرا اینطور میزنی؟ میگوید: پِدِر پِدِر سوخته وارد مسجد شده خانهی خدا را نِجس کرده است. آیتالله تعجبکنان میگوید: ای بابا این حیوان بیچاره که عقل و شعور ندارد و اِلّا مرا که عقل و شعور دارم هرگز دیدهای پایم به مسجد برسد؟!
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.