بریدهای از کتاب اول شخص مفرد (مجموعه داستان) اثر هاروکی موراکامی
1403/11/9
صفحۀ 152
تصور کردم من هم مثل اغلب مردم، نقاط عطفی را در زندگیم تجربه کرده بودم، نقاطی که میشد از آنجا یا به چپ بپیچم و یا به راست. و هر بار فقط یک راه را انتخاب کرده بودم، یا چپ یا راست (گاهی انتخابهایم دلیل محکمی داشت، اما بیشتر اوقات نه. و همیشه اینگونه نبود که من انتخاب کنم، بلکه گاهی انگار خود انتخاب بود که مرا انتخاب میکرد.) حالا اینجا بودم، اول شخص مفرد. اگر مسیر متفاوتی را انتخاب کرده بودم، به احتمال زیاد اینجا نبودم. و با تمام اینها، چه کسی توی آینه بود؟
تصور کردم من هم مثل اغلب مردم، نقاط عطفی را در زندگیم تجربه کرده بودم، نقاطی که میشد از آنجا یا به چپ بپیچم و یا به راست. و هر بار فقط یک راه را انتخاب کرده بودم، یا چپ یا راست (گاهی انتخابهایم دلیل محکمی داشت، اما بیشتر اوقات نه. و همیشه اینگونه نبود که من انتخاب کنم، بلکه گاهی انگار خود انتخاب بود که مرا انتخاب میکرد.) حالا اینجا بودم، اول شخص مفرد. اگر مسیر متفاوتی را انتخاب کرده بودم، به احتمال زیاد اینجا نبودم. و با تمام اینها، چه کسی توی آینه بود؟
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.