بریده‌ای از کتاب نفرین بال سوخته: کابوس پرواز اثر زهرا افشار

وایولت

وایولت

1404/4/25

بریدۀ کتاب

صفحۀ 210

فرامرز کنایه زد: «پس فقط ذهنت درگیر جادوگرش شده و نه بلایی که سرش اومده؟》 رایان خندید: «اشتباه برداشت نکن! الآن اگر من بشینم و فقط غصه بخورم و همدردی بکنم چیزی عوض میشه؟! زندگی رو برای چی سخت می گیری، پسر؟》 چشمکی زد. «من قراره کارهای دیگه ای بکنم!》

فرامرز کنایه زد: «پس فقط ذهنت درگیر جادوگرش شده و نه بلایی که سرش اومده؟》 رایان خندید: «اشتباه برداشت نکن! الآن اگر من بشینم و فقط غصه بخورم و همدردی بکنم چیزی عوض میشه؟! زندگی رو برای چی سخت می گیری، پسر؟》 چشمکی زد. «من قراره کارهای دیگه ای بکنم!》

20

5

(0/1000)

نظرات

وایولت

وایولت

1404/4/25

با توجه به اینکه فقط ۲۱۰ صفحه خوندم، این حجم از علاقم به رایان غیرمعموله😂😂

0