بریده‌ای از کتاب شب های روشن اثر فیودور داستایفسکی

سما

سما

1404/2/30

بریدۀ کتاب

صفحۀ 11

من با عمارت های شهر هم آشنا شده ام. وقتی از خیابان رد می‌شوم هر یک مثل این است که به دیدن من می‌خواهند به استقبالم بیایند و با همه‌ی پنجره‌های خود به من نگاه می‌کنند و با زبان بی زبانی با من حرف می‌زنند.

من با عمارت های شهر هم آشنا شده ام. وقتی از خیابان رد می‌شوم هر یک مثل این است که به دیدن من می‌خواهند به استقبالم بیایند و با همه‌ی پنجره‌های خود به من نگاه می‌کنند و با زبان بی زبانی با من حرف می‌زنند.

10

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.