بریدهای از کتاب سلوک اثر محمود دولت آبادی
1404/3/29
صفحۀ 16
اشک هرگز! مدتهای زیادی است که نتوانستهام بگریم - این را بارها به او گفته بودم- فقط چشمهایم داغ میشوند ، انگار گر میگیرند و لحظاتی بعد احساس میکنم فقط مرطوب شدهاند ؛ اندکی مرطوب.
اشک هرگز! مدتهای زیادی است که نتوانستهام بگریم - این را بارها به او گفته بودم- فقط چشمهایم داغ میشوند ، انگار گر میگیرند و لحظاتی بعد احساس میکنم فقط مرطوب شدهاند ؛ اندکی مرطوب.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.