بریدۀ کتاب

ما تمامش می کنیم
بریدۀ کتاب

صفحۀ 124

...به او گفتم دیوانه است که می خواهد به ارتش برود و وقتی گفتم:《معلوم هست چرا می خوای به کشوری که گذاشت عاقبتت به این جا بکشه، خدمت کنی؟》...غمی در چشم هایش ظاهر شد و گفت:《تقصیر این کشور نیست که مادرم به من محل سگ نمی ذاره.》

...به او گفتم دیوانه است که می خواهد به ارتش برود و وقتی گفتم:《معلوم هست چرا می خوای به کشوری که گذاشت عاقبتت به این جا بکشه، خدمت کنی؟》...غمی در چشم هایش ظاهر شد و گفت:《تقصیر این کشور نیست که مادرم به من محل سگ نمی ذاره.》

19

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.