بریدهای از کتاب قرار بی قرار اثر فاطمه سادات افقه
1403/12/24
صفحۀ 146
مصطفی می گفت : توی این جهاد عملت با اخلاص میشه و لحظه به لحظه به یاد خدا هستی . توی سنگر نشستی و تیر دشمن رو می بینی که از کنارت رد میشه. وقتی این تیرها از کنارم رد میشدن میگفتم من هنوز لیاقت شهادت ندارم ! بعد می فهمیدم که مصطفی صدرزاده داره اینجا ساخته میشه. خدا میخواد یه چیزهایی رو به من بفهمونه. جهاد نقطه عطفی که انسان اگه توش قرار بگیره روحش متعالی میشه!
مصطفی می گفت : توی این جهاد عملت با اخلاص میشه و لحظه به لحظه به یاد خدا هستی . توی سنگر نشستی و تیر دشمن رو می بینی که از کنارت رد میشه. وقتی این تیرها از کنارم رد میشدن میگفتم من هنوز لیاقت شهادت ندارم ! بعد می فهمیدم که مصطفی صدرزاده داره اینجا ساخته میشه. خدا میخواد یه چیزهایی رو به من بفهمونه. جهاد نقطه عطفی که انسان اگه توش قرار بگیره روحش متعالی میشه!
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.