بریدۀ کتاب

اسما

1403/8/18

صراط
بریدۀ کتاب

صفحۀ 117

آنچه داريم اگر به كار نگيريم و از آن كام نستانيم، از دست مى‌رود و حسرتش بر دل مى‌ماند. اين است كه به سادگى مى‌توانى همين‌ها را بدهى و كام بگيرى. وقتى غذاى زياد دارى و نمى‌توانى نگاه بدارى، سخاوت پيدا مى‌كنى و حاتم مى‌شوى. برادرم انگشترى داشت، برادرى از او طلب كرد و نداد كه خودم چوب نيستم. براى دستشويى بيرون رفت، وقتى كه آمد مى‌خنديد كه به دستشويى دادم و مى‌خنديد كه اگر ندهى، براى هميشه نخواهى داشت. پس خودت بده كه با اين دهش چيزى به دست آورده باشى.

آنچه داريم اگر به كار نگيريم و از آن كام نستانيم، از دست مى‌رود و حسرتش بر دل مى‌ماند. اين است كه به سادگى مى‌توانى همين‌ها را بدهى و كام بگيرى. وقتى غذاى زياد دارى و نمى‌توانى نگاه بدارى، سخاوت پيدا مى‌كنى و حاتم مى‌شوى. برادرم انگشترى داشت، برادرى از او طلب كرد و نداد كه خودم چوب نيستم. براى دستشويى بيرون رفت، وقتى كه آمد مى‌خنديد كه به دستشويى دادم و مى‌خنديد كه اگر ندهى، براى هميشه نخواهى داشت. پس خودت بده كه با اين دهش چيزى به دست آورده باشى.

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.