بریدهای از کتاب برایم بسوز (میراث پنهان 1) اثر ایلونا اندروز
1404/3/28
صفحۀ 411
«من نمیخوام بمیرم. » قرار بود سر سخت و قوی باشم اما تمام چیزی که آن لحظه داشتم در موردش فکر میکردم این بود که چقدر زنده بودن را دوست دارم. تقریبا هیچ کاری با زندگی ام نکرده بودم...
«من نمیخوام بمیرم. » قرار بود سر سخت و قوی باشم اما تمام چیزی که آن لحظه داشتم در موردش فکر میکردم این بود که چقدر زنده بودن را دوست دارم. تقریبا هیچ کاری با زندگی ام نکرده بودم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.