بریدۀ کتاب

Orkideh

1402/8/17

شما که غریبه نیستید
بریدۀ کتاب

صفحۀ 235

صفحه ی سفید کاغذ بهترین کسی بود که حرف هایم را گوش می کرد، گوش می کرد و گوش می کند. صفحه ی سفید کاغذ مسخره ام نمی کند. چیزهایی که می گویم تو دلش نگه می دارد. چیزی را به رخم نمی کشد. آزارم نمی دهد. دلسوزی بیجا نمی کند. خجالتم نمی دهد. نیش نمی زند. پدر، مادر، خواهر و برادر و همه ی کسم است. مرا به گذشته می برد، به آینده می برد، به خیال هام می برد.

صفحه ی سفید کاغذ بهترین کسی بود که حرف هایم را گوش می کرد، گوش می کرد و گوش می کند. صفحه ی سفید کاغذ مسخره ام نمی کند. چیزهایی که می گویم تو دلش نگه می دارد. چیزی را به رخم نمی کشد. آزارم نمی دهد. دلسوزی بیجا نمی کند. خجالتم نمی دهد. نیش نمی زند. پدر، مادر، خواهر و برادر و همه ی کسم است. مرا به گذشته می برد، به آینده می برد، به خیال هام می برد.

1

6

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.