بریدهای از کتاب بیمار خاموش اثر الکس میکیلیدس
1403/5/26
صفحۀ 21
انگار چنگ زدن به دانه های برفی که به سرعت آب میشدند مانند چنگ زدن به خوشحالی بود، درست همانموقع که فکر میکنی مالک چیزی هستی ، به سرعت آن را از دست میدهی.
انگار چنگ زدن به دانه های برفی که به سرعت آب میشدند مانند چنگ زدن به خوشحالی بود، درست همانموقع که فکر میکنی مالک چیزی هستی ، به سرعت آن را از دست میدهی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.