بریده‌ای از کتاب مردهای مرز شرقی اثر سجاد خالقی

بریدۀ کتاب

صفحۀ 100

《با یک تیر خلاصم کن که این ننگ را نبینم که علیل افتاده باشم و اجنبی رو خاکم راست راست راه برود!》

《با یک تیر خلاصم کن که این ننگ را نبینم که علیل افتاده باشم و اجنبی رو خاکم راست راست راه برود!》

18

4

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.