بریده‌ای از کتاب حومه ی سکوت اثر مریم عزیزی

kiana

kiana

3 روز پیش

بریدۀ کتاب

صفحۀ 313

ماندانا نالید:((به خاطر دستت ازت معذرت می خوام.قصدی نداشتم مجبور...)) الاس رو برگرداند:((وقتی قراره چیزی رو از دست بدم، باید از دست بدم.))

ماندانا نالید:((به خاطر دستت ازت معذرت می خوام.قصدی نداشتم مجبور...)) الاس رو برگرداند:((وقتی قراره چیزی رو از دست بدم، باید از دست بدم.))

5

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.